مریم مقدس Maria Empfängnis
مریم مقدس Maria Empfängnis
تعطیل رسمی کشور اتریش . از سوی کلیسای کاتولیک هر ساله این روز مراسمی اجرا میکنند.
زندگی مریم مقدس
مریم یک زن یکتا پرست بود از شهر ناصره جلیلی. در انجیل مقدس عهد جدید و قرآن او مادر عیسی معرفی شده است. به روایت مسلمانان دختر عمران، از نسل هارون و از طایفهٔ لاویبود ولی
به روایت مسیحیان
وی از لاوی نبود بلکه نسبش به داوود پادشاه میرسید و از طایفه یهودا بود. نام مادرش، حنا Saint Anne بود که خالهاش - در روایت های مسیحی دختر خاله - الیصابات، همسر زکریا بود. مریم در ناصره شهری در جلیل متولّد شد. به روایت قرآن در زمان تولّد مریم، پدرش عمران کشته شده بود. به روایت قرآن، همسر عمران، در هنگامبارداری، آن چه در رحم داشت، برای خدمت در بیت المقدّس نذر کرد. با این که فرزند عمران، دختر بود، او را در خدمتگزاری معبد آزاد گذاشتند. حنا او را مریم به معنی عبادت کننده نام نهاد. شوهرخالهاش زکریا توانست کاهنان را متقاعد کند تا مریم برای خدمتگزاری معبد سلیمان در اورشلیم ساکن شود.
به روایت قرآن
کاهنان معبد و علمای بنی اسرائیل برای کفالت و سرپرستی مریم با هم نزاع کردند. سرانجام برای قرعه کشی قلمهای خود را به آب افکندند، همهٔ قلمها به زیر آب فرورفت جز قلم زکریا که روی آب ماند. بنا به روایت قرآن،زکریا کفالت مریم را بر عهده گرفت. معروف است که زکریّا اتاقی در بلندترین نقطهٔ معبد برای مریم بنا کرد و هر چند روز با نردبان از آن بالا میرفت و وسایل راحت او را مهیّا میساخت.
در قرآن چنین آمدهاست: «هر گاه زکریا در محراب او وارد میشد، در نزد او روزی مییافت. گفت ای مریم این را از کجا آوردهای؟ گفت: این از نزد خداست، خداوند به هر کس که بخواهد بیحساب روزی میبخشد.»
زکریّا با شنیدن این کلمات از مریم، در محراب عبادت، به پروردگار دعا میکند تا به او که خودش کهنسال و همسرش نازا بود، فرزندی عطا کند. خداوند او را به یحیی بشارت داد که به تعمیددهنده مشهور است. مریم در بیت المقدّس به روزهو عبادت و نماز میپرداخت. بنا به روایت قرآن روح القدس - که از بنده گان خاص خداوند می باشد - به صورت انسانی بر مریم نازل شد تا به او فرزندی به نام عیسی عنایت کند و مریم بدون این که تا پیش از آن با مردی تماس بگیرد، به عیسی حامله شد.
تولّد عیسی به روایت انجیل
در انجیل لوقا آیه ۱: ۲۶- ۳۸ ولادت عیسی را چنین روایت میکند: و در ماه ششم جبرائیل فرشته از جانب خدا به بلدی از جلیل که ناصره نام داشت، فرستاده شد، نزد باکرهای نامزد مردی مسمی بهیوسف نجار از خاندان داود و نام آن باکره مریم بود. پس فرشته نزد او داخل شده، گفت: «سلام بر تو ای نعمت رسیده، خداوند با توست و تو در میان زنان مبارک هستی.» چون او را دید، از سخن او مضطرب شده، متفکر شد که این چه نوع تحیت است. فرشته بدو گفت: «ای مریم ترسان مباش زیرا که نزد خدا نعمت یافتهای. و اینک حامله شده، پسری خواهی زایید و او را عیسی خواهی نامید. او بزرگ خواهد بود و به پسر اعلی مسمی شود، و خداوند خدا تخت پدرش داود را بدو عطا خواهد فرمود. و او بر خاندان یعقوب تا به ابد پادشاهی خواهد کرد و سلطنت او را نهایت نخواهد بود.» مریم به فرشته گفت:«این چگونه میشود و حال آنکه مردی را نشناختهام؟» فرشته در جواب وی گفت:«روحالقدس بر تو خواهد آمد و قوت اعلی بر تو سایه خواهد افکند، از آنجهت آن مولود مقدس، پسر خدا خوانده خواهد شد. و اینک الیصابات از خویشان تو نیز در پیری به پسری حامله شده و این ماه ششم است، مر او را که نازاد میخواندند. زیرا نزد خدا هیچ امری محال نیست.»مریم گفت:«اینک کنیز خداوندم. مرا برحسب سخن تو واقع شود.» پس فرشته از نزد او رفت.
انجیل نحوهٔ ولادت عیسی را چنین شرح میدهد:متی ۱: ۱۸- اما ولادت عیسی مسیح چنین بود که چون مادرش مریم به یوسف نامزد شده بود، قبل از آنکه با هم آیند، او را از روحالقدس حامله یافتند. و شوهرش یوسف چونکه مرد صالح بود و نخواست او را عبرت نماید، پس اراده نمود او را به پنهانی رها کند. اما چون او در این چیزها تفکر میکرد، ناگاه فرشته خداوند در خواب بر وی ظاهر شده، گفت:«ای یوسف پسر داود، از گرفتن زن خویش مریم مترس، زیرا که آنچه در وی قرار گرفتهاست، از روحالقدس است و او پسری خواهد زایید و نام او را عیسی خواهی نهاد، زیرا که او امت خویش را از گناهانشان خواهد رهانید.» و این همه برای آن واقع شد تا کلامی که خداوند به زبان نبی گفته بود، تمام گردد «که اینک باکره آبستن شده پسری خواهد زایید و نام او را عمانوئیل خواهند خواند که تفسیرش این است:»خدا با ما." پس چون یوسف از خواب بیدار شد، چنانکه فرشته خداوند بدو امر کرده بود، بعمل آورد و زن خویش را گرفت و تا پسر نخستین خود را نزایید، او را نشناخت، و او را عیسی نام نهاد.
لوقا ۲: ۶-۱۴ (و وقتی که ایشان در آنجا بودند، هنگام وضع حمل او رسیده، پسر نخستین خود را زایید. و او را در قنداقه پیچیده، در آخور خوابانید. زیرا که برای ایشان در منزل جای نبود. و در آن نواحی، شبانان در صحرا بسر میبردند و در شب پاسبانی گلههای خویش میکردند. ناگاه فرشته خداوند بر ایشان ظاهر شد و کبریایی خداوند بر گرد ایشان تابید و بغایت ترسان گشتند. فرشته ایشان را گفت: «مترسید، زیرا اینک بشارت خوشی عظیم به شما میدهم که برای جمیع قوم خواهد بود. که امروز برای شما در شهر داود، نجات دهندهای که مسیح خداوند باشد متولد شد. و علامت برای شما این است که طفلی در قنداقه پیچیده و در آخور خوابیده خواهید یافت.» در همان حال فوجی از لشکر آسمانی با فرشته حاضر شده، خدا را تسبیحکنان میگفتند:«خدا را در اعلی علیین جلال و بر زمین سلامتی و در میان مردم رضامندی باد.»
لوقا ۲: ۱۷-۱۹ چون این را دیدند، آن سخنی را که در باره طفل بدیشان گفته شده بود، شهرت دادند. و هر که میشنید از آنچه شبانان بدیشان گفتند، تعجب مینمود. اما مریم در دل خود متفکر شده، این همه سخنان را نگاه میداشت.)
تولّد عیسی مسیح به روایت قرآن
و در این کتاب از مریم یاد کن، آن گاه که از کسان خود، در مکانی شرقی به کناری شتافت. و در برابر آنان پردهای بر خود گرفت. پس روح خود را به سوی او فرستادیم تا به [شکل] بشری خوشاندام بر او نمایان شد. [مریم] گفت: «اگر پرهیزگاری، من از تو به خدای رحمان پناه میبرم.» گفت: «من فقط فرستاده پروردگار توام، برای اینکه به تو پسری پاکیزه ببخشم.» گفت: «چگونه مرا پسری باشد با آنکه دست بشری به من نرسیده و بدکار نبودهام؟» گفت: «[فرمان] چنین است، پروردگار تو گفته که آن بر من آسان است، و تا او را نشانهای برای مردم و رحمتی از جانب خویش قرار دهیم، و [این] دستوری قطعی بود.» پس [مریم] به [عیسی] آبستن شد [نه به طور طبیعی]و با او به مکان دورافتادهای پناه جست. تا درد زایمان، او را به سوی تنه درخت خرمایی کشانید. گفت: «ای کاش، پیش از این مرده بودم و یکسر فراموش شده بودم.» پس، از [شکم] او [مریم]، [عیسی] وی را ندا داد که: غم مدار، پروردگارت زیر [پای] تو چشمه آبی پدید آوردهاست. و تنه درخت خرما را به طرف خود [بگیر و] بتکان، تا بر تو خرمای تازه میریزد. و بخور و بنوش و دیده روشن دار. پس اگر کسی از آدمیان را دیدی، بگوی: «من برای [خدای] رحمان روزه نذر کردهام، و امروز مطلقاً با انسانی سخن نخواهم گفت.» پس [مریم] در حالی که او را در آغوش گرفته بود به نزد قومش آورد. گفتند: «ای مریم، به راستی کار بسیار ناپسندی مرتکب شدهای.» ای خواهر هارون، پدرت مرد بدی نبود و مادرت [نیز] بدکاره نبود. [مریم] به سوی [عیسی] اشاره کرد. گفتند: «چگونه با کسی که در گهواره [و] کودک است سخن بگوییم؟» [کودک] گفت: «منم بنده خدا، به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار دادهاست، و هر جا که باشم مرا با برکت ساخته، و تا زندهام به نماز و زکات سفارش کردهاست، و مرا نسبت به مادرم نیکوکار کرده و زورگو و نافرمانم نگردانیدهاست، و درود بر من، روزی که زاده شدم و روزی که میمیرم و روزی که زنده برانگیخته میشوم.» این است [ماجرای] عیسی پسر مریم، [همان] گفتار درستی که در آن شک میکنند. خدا را نسزد که فرزندی برگیرد. منزّهاست او چون کاری را اراده کند، همین قدر به آن میگوید: «موجود شو»، پس بیدرنگ موجود میشود.
در احادیثی از پیامبر اسلام آمدهاست که «خواهر هارون» در آیه۲۸ به معنی «ای کسی که از نسل هارون هستی» آمدهاست و در آن زمان این گونه گفتار مرسوم بودهاست.)